سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اخلاص، رازی از رازهای من است که آن را به قلب هریک ازبندگانم که دوستش داشته باشم، می سپارم . [رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ به نقل از جبرئیل از خداوند نقل می کند ـ]

آنچه باید بدانیم

 
 
دو همسفر(یکشنبه 86 مهر 29 ساعت 8:44 صبح )

دو همسفر

 

کشتی در طوفان شکست و غرق شد. فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره کوچک بی آب و علفی شنا کنند و نجات یابند. دو نجات یافته دیدند هیچ نمی‌توانند بکنند، با خود گفتند بهتر است از خدا کمک بخواهیم. بنابراین دست به دعا شدند و برای این که ببینند دعای کدا م بهتر مستجاب می‌شود به گوشه‌ای‌ از جزیره رفتند. نخست، از خدا غذا خواستند. فردا مرد اول، درختی یافت و میوه‌ای بر آن، آن را خورد. اما مرد دوم چیزی برای خوردن نداشت. هفته بعد، مرد اول از خدا همسر و همدم خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، زنی نجات یافت وبه مرد رسید. در سمت دیگر، مرد دوم هیچ‌کس را نداشت. مرد اول از خدا خانه، لباس و غذای بیشتری خواست، فردا، به صورتی معجزه آسا، تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید. مرد دوم هنوز هیچ نداشت. دست آخر، مرد اول از خدا کشتی خواست تا او همسرش را با خود ببرد. فردا کشتی‌ای آمد و در سمت او لنگر انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از جزیره برود و مرد دوم را همانجا رها کند .پیش خود گفت، مرد دیگر حتما شایستگی نعمت‌های الهی را ندارد، چرا که درخواست‌های او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است. زمان حرکت کشتی، ندایی از آسمان رسید: چرا همسفر خود را در جزیره رها می‌کنی؟ پاسخ داد: این نعمت‌هایی که به دست آورده‌ام همه مال خودم است، همه را خود درخواست کرده‌ام. درخواست‌های او که پذیرفته نشد، پس لیاقت این چیزها را ندارد. صدا آمد و مرد را سرزنش کرد:

اشتباه می‌کنی. زمانی که تنها خواسته او را اجابت کردم، این نعمت‌ها به تو رسید. مرد با حیرت پرسید: از تو چه خواست که باید مدیون او باشم؟ پاسخ داد: از من خواست که تمام خواسته‌های تو را اجابت کنم!

 

باید بدانیم که نعمت‌هایمان حاصل درخواست‌های خود ما نیست، نتیجه دعای دیگران برای ماست.



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 0  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 15457  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «